خداوند زمین را در دو نوبت خلق نمود و کوهها را در روی زمین بنا نهاد و زمین را برکت داد. همچنین خوراک اهل زمین را در چهار نوبت اندازه گرفت امّا برای پرستش کنندگان فرقی ندارد.
سپس خداوند متوجّه آسمان که دود بود گردید و به آسمان و زمین دستور داد از روی میل یا از روی اکراه بیایید! در حال آسمان وزمین گفتند: بامیل آمدیم.
سپس خداوند به عرش پرداخت و خورشید و ماه را مسخّر خود ساخت تا هر یک تا وقت معیّنی در گردش باشند. سپس فرشتگان را آفرید تا او را ستایش کنند و نامش را مقدّس دارند. فرشتگان موجوداتی هستند که خداوند آنان را برای پرستش خود برگزیده است و نعمت خویش را بر آنان جاری ساخته است. حکمت خود را مخصوص آنان نموده و در راه خشنودی خود آنان را موفق گردانیده است و در طریق اطاعت خویش آنان را رهبری کردهاست.
بعد از آن خداوند ارادهی خلق آدم و نسلش نمود تا در زمین سکنی گزینند و در آبادانی آن بکوشند. خداوند فرشتگان را در جریان این خلق بزرگ گذاشت و به آنها خبر داد که به زودی مخلوق دیگری میسازم که در روی زمین کوشش میکنند و در گوشه و کنار آن راه میروند و نسلشان روی زمین منتشر میگردد، از روییدنیهای زمین میخورند و منافع و معادن زمین را از زیر آن بیرون میکشند و بهجای یکدیگر قرار میگیرند و زمین را حفظ میکنند.
فرشتگان از این تصمیم تعجّب کردند و فکر کردند شاید این تصمیم خداوند به خاطر کوتاهی آنان در مأموریت خویش است یا در اثر خلافی است که از آنان سر زده است. لذا به تبرئهی خویش پرداختند و به خداوند گفتند: بار خدایا! آیا با اینکه ما همیشه تسبیح و تقدیس تو را مینماییم، میخواهی انیان را روی زمین جانشین خود قرار دهی؟! آیا میخواهی این نوآفریدگان ، در منافع زمین با یکدیگر به اختلاف برخیزند و فوائد زمین را به سوی خویش جذب نمایند و آنگاه در فساد بیفتند و خونهای فراوان بریزند و جانهای پاک ومنزّه را بیرون کشند؟!] ممکن است از این مطلب استفاده شود که قبل از آدم، موجوداتی روی زمین زندگی میکردند و پس از اخلالگری و نابود نمودن یکدیگر نسلشان منقرض گردیده و سالها بعد، خداوند بار دیگر تصمیم گرفته است که روی زمین مخلوقی به وجود آورد امّا چون فرشتگان سوابق بشر را میدانستهاند، به خداوند متعال اعتراض کردهاند.[
فرشتگان رمز خلقت انسان را سؤال کردند تا اشتباهشان برطرف شود و وسوسهها از فکرشان ریشهکن شود، چرا که آنان آرزو داشتند که خداوند آنان را در زمین، جانشین خود قرار دهد. زیرا فرشتگان زودتر از انسان نعمت خداوند را رعایت کرده و حق او را بهتر انجام دادهاند و در پرستش خداوند به مخالفت برنخاسته و در حکمتش مردّد نبودند و قصد نداشتند عیبی به نمایندهی خداوند ببندند چرا که ملائکه، اولیاء مقرّب خداوند و بندگان شایستهی او هستند.
خداوند پس از سؤال فرشتگان جوابی به آنان داد که قلبشان مطمئن گردید:"من چیزی را میدانم که شما نمیدانید. من از حکمت نمایندگی انسان چیزی میفهمم که شما آن را درک نمیکنید. به زودی آنچه را خواستم خلق میکنم و آنکه را خواستم نمایندهی خویش قرار میدهم. بعداً آنچه برای شما ناپیدا و مخفی بودهاست، آشکار میگردد و مشاهده میکنید. موقعی که من نمایندهی خود را ساختم و از روح خود در آن دمیدم، بلافاصله بر او سجده کنید."
خداوند آدم را از گل سیاه و ریخته شده به وجود آورد و سپس از روح خود در آن دمید و نسیم حیات به آدم وزید و انسانی کامل گردید.